رهارها، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه سن داره

گل ما

رها 110 روزه شده

1391/6/29 12:54
نویسنده : مامان رها
326 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دلبندم. سلام رها. سلام هديه ي خداوندي

دختر گلم تو در خواب نازي و من اينجا بيدارم تا وقت بگذرانم و كمي كه از ساعت خوابت گذشت بيايم  در كنار تو نازنينم شيرت بدهم. ميداني كه خانم گل من؟ براي شير خوردن بيدار نمي شوي...

يكشنبه شب با باباي گل خانه مان رفتيم دكتر. وزنت با لباس 5.900 بود در 109 روزگي. دكتر برايت آزمايش نوشت.  فداي تو نازگلم بشوم. قدت هم 61 و دورسرت هم 42. انشااله هميشه سالم باشي و دل مامان و بابا را خوشحال كني. ناشكري نميكنم بگويم رشدت كم است يا واي چرا وزن گيري يت خوب نيست.  خدا را شكر. همين كه سالم باشي موهبتي است..

 مامان جان درهم نويسي يم را ببخش.  چندوقتي است سر ميخوري پايين . يعني تو را خوابانده ايم و تو هي تقلا ميكني و خود را پايين ميكشي. تازه چند روزي هم مي شود كه به طور پادساعتگرد ميچرخي. همين يكشنبه كه از خواب بيدار شده بودي تقريبا 180درجه تابيده بودي و من جابه جايت نكردم. حتي در همان حال شيرت دادم. مي خواستم ببين تا كجا پيش ميروي. تا 270 درجه هم تابيدي. هورا!!

تازگي ها تو را سرشانه كه بغل ميكنيم براي ديدن اطراف علاه بر سرت كمرت هم ميرخاني. اي جااانم.

امروز عصر گريه كه مي كردي براي آرام كردن ت با هم قدم زديم. خوابت برد.دمر خواباندمت. بعد از نيم ساعت   ديدم گردن و سرشانه و سينه ات را بلند كرده اي و داري اطراف را ميپايي . همين چرت كوتاه تو را سرحال آورده بود.

خانم گلم بيشتر وقت ها پوشكت را كه باز ميكنم تا پاهايت را بشويم، وقتي ميگويم جيش و آب را باز ميكنم تو خانم گل كوچولوي من جيش ميكني. هوراا!!

دخترم يكي از حالاتي كه دوست داري اين است كه من دراز بكشم و تو را روي دلم بنشانم در حالي كه به پاهاي تاشده ام تكيه داري. خنده ها ميكني دختركم. اين چندوقت حرف زدن ت خيلي بيشتر شده و بي مقدمه اي و او ميكني. با ديدن بعضي چيزها هم ذوق ميكني و صداهاي جالبي در مياوري. مثل ديدن دستگاه بخور خرسي ات يا ديدن گلدان هايي كه رنگشان را دوست داري.

تازگي ها بيشتر از قبل به جغجغه هاي بالاي تختت توجه نشان ميدهي و بعضي اوقات فقط روي تختت كه ميخوابانم ت آرام ميشوي. كوك كردن اوير تختت و تماشاي تو...

با گفتن دالي موشه و آچي چي هم ميخندي.

واي گريه كردن هايت را كه نگو. به قول دايي محمد خيلي غصه دار گريه ميكني اما من خنده ام ميگيرد. خودت هم بودي خنده ات ميگرفت. لب هايت را ورميچيني و با چشم هايت ادم را متاثر ميكني و مثل ناله ميزني زير گريه. البته اين گريه مربوط به وقتي است كه ناز بدنت كم شده دخترم. و با بوسه و نوازش و خنده رويي هرچه تمام تر، گريه ات هم تمام ميشود.

هي مينويسم و هي ميترسم يادم رفته باشد. راستي به من ميگوي اوما، شايد هم بي منظور بگويي اما من كه به خودم ميگيرم.

راستي 8 مهر با باباي گل خونه مون و عزيزجون و اقاجون كه مامان و باباي خوب منند ميخوايم بريم مشهد. هورا. اين اولين سفر تو محسوب ميشه. البته بعد از سد زاينده رود كه يه سفر كوتاه يه روزه بود.

منم مثل تو تا حالا سوار قطار نشدم و اين اولين تجربه ي سفر قطاري مه. مثه تو نازگلم.

 

مامان ديگه بيام شيرت بدم كه صبح زود بايد پاشيم ... خدا كنه كه سالم سالم باشي.

 

چند تا عكس از تو نازنين دلبندم:

اين عكس براي 30 مرداد و فرداي عيد فطره كه ما سه تايي(شما گل خانم و ماماني و بابايي) به اتفاق عزيزجون و آقا جون و خاله ها و دايي ها رفته بوديم سد زاينده رود. اينجا تو خانم گلم خيلي ملوس و آروم داشتي اطراف را نگاه ميكردي:

رها به پيك نيك مي رود

 

اين عكس هم مال همون روزه. نزديك سد. بغل بابايي تشريف داري و آفتاب تو چشماته. تازه خواب آلود هم هستي خانمي:

رها در حاشيه زاينده رود

 

اين عكس براي يكشنبه 12 شهريور 91ه. خونه ي عزيز جون. خورشيد خانم ما در حال خوشحالي كردن:

خورشيد خانم ما

 

اين عكس هم مال همون روزه. قربون پستونك خوردنت بشم مامان. نگاه دستشو چطوري ميذاره پشت سرش:

خورشيدك خانم در حال خوردن پستونك

 

اين عكس هم مال 12 شهريوره منتها شب قبل از خواب توي خونه ي خودمون:

قربون خنده هات شم.

رهاي خندان

 

 

اين عكس مال شنبه 18 شهريوره.  شما را روي لاك پشت خودم دمر گذاشتم. ماشالله:

رهاي لاك پشت سوار

 

اين عكس هم مال 18 شهريوره. رها خانم در حال خنده و بازي:

نارنجي پوش

 

عكس بالايي  از لحاظ خنده ي تو بي نظيره اما از نظر ني رزولوشن ش خوب نيست ماماني. يه عكس ديگه تو همون موقعيت:

رها خانم

اين عكس هم مال 18 شهريوره. رها خانم گريان كول بابا .  گريه هاتو نبينم. همه ش بخندي  شاد و سرحال باشي مامان. هرشب معمولا همين بساطه . خيلي سوزناك گريه ميكني تو را راه ميبريم. خوابت ميگيره. ميخوابي.

رها گريان

 

اين عكس براي يكشنبه 19 شهريور بعد از اومدن از دد ئه.  اژدها كوچولوي ما لباس اژدهايي پوشيده

اژدها كوچولوي من

 

اين عكس اصلا وضوح خوبي نداره اما خيلي بامزه س. رها با دست راستش انگشت كوچيكه ي اون دستش را گرفته و ميخواد شستش را هل بده تو دهنش مورخ 22 شهريور:

دستان رها

 

اين عكس براي24 شهريوره. مامان داره باهات بازي ميكنه. كف پاهات را ميذارم روي لپت خوشت مياد. تازه بعضي وقتا با كف پاهات لپاي  مامان ندا را ميتركوني شيطون بلا. عزيزم اين عكسات كه زياد وضوح و كيفيت نداره با موبايل گرفته شده. اخه دوربين دم دستم نيست اما موبايل  چرا.

رها قلقلي

 

اين عكس هم مال شيرين كاري ياته. مثه عقربه ساعت ميچرخي. البته پادساعتگرد. اينجا از خواب بيدار شدي و بازم در حال چرخشي. شب سرت روي بالش بوده. خودت ببين حالا كجا تشري داريف خانم خانما. ماشاالله. خدا تو را  در صحت و سلامت برامون حفظت كنه.

رها و حركت پادساعتگرد

 

به خدا مي سپرم ت شيرينم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

شیدا مامان پانی
31 شهریور 91 22:52
سلام خوشحال میشم به وبلاگم سربزنید (وبلاگ هنری بافتنی خیاطی اشپزی درمورد نی نی هام مطلب دارم ویه عالمه قاب خوشگل واسه نی نی ها واموزش سیسمونی وفروش لباسهای بافتنی دستباف خوشگل واسه نی نی ها ومامانها ی گل منتظرم http://tar-o-pod.mihanblog.com/post/category/184 ادرس فروشگاه journal.hamvar.ir
آی تک
5 مهر 91 9:11
هزارماشالا چقد بزرگ شدی رهاجونم خاله فدات بشه که اینقد ناز داری خانوم گل
منصوره مامان ماهان
19 مهر 91 23:49
عزیزم شما چقدر خوشملی ناز دار خانوم. خدا شمارو برای مامان و بابای نگهداره. همیشه شاد و سالم باشی.
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل ما می باشد