رهارها، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره

گل ما

بدون عنوان

سلام به رهای گلم. دخترم هزارماشاالله خانوم شدی. امروز سی مین روز ماه رمضانه و فردا عید فطره. شما دخترگلم 10 مرداد دوسال و دوماهت تموم میشه. عین ضبط صوت میمونی. علاقه زیادی به شنیدن شعر و حفظ کردنش داری. خیلی هم حاضرجوابی و حضورذهن خوبی داری.حدود یک ماه هم هست که میری مهدکودک و عاشق خاله نسرین و مهدکودکت هستی. کلی شیرین زبونی میکنی. اگه بخوام یکی یکی کارای بامزه ت را بگم مثنوی هفتاد من کاغذ میشه. علاقه زیادی به بازی با لگوها، حیوانات، و نقاشی داری. همین طور مامان بازی با عروسکت بلقیس و بقیه عروسکای جورواجورت. خیلی هم لجباز شدی و برای رسیدن به مقصودت خودت را به زمین و زمان میزنی. 12 تیر عرشیا پسر دایی محمد به دنیا اومد و تو دیگه الان کوچکتر...
6 مرداد 1393

از روزهایی که میگذرد- من و رها

*دخترکم دارد عقب عقب می‌رود. می‌خورد به در. در با صدای مهیبی بسته می‌شود. سرش را می‌مالد و نگاه چشمان من می‌کند. واکنش مرا میخواهد ارزیابی کند. می‌خندم و می‌گویم چی شد دخترم؟ سرت که پوکید! مراقب باش.. غش غش می‌خندد و تکرار می‌کند: سرم پوکید.   *آخرشب است رهاجانم خوابیده. من اما خوابم نمی‌برد. چراغ ها را خاموش می‌کنم و می‌روم پایین پیش پدر و مادرم و به گپ و گفت و خنده وقت می‌گذرانیم. صدای دخترکم می آید که مرا صدا می‌زند. بدوبدو می‌روم. می‌بینم دم در  ایستاده با همان زبان کودکانه اش می‌گوید مامان بیا بخواب. خیلی قوی طور و قاطع توی تاریکی راهش ر...
17 ارديبهشت 1393

رها خانوم

27 فروردین 93 یکی از بهترین چهارشنبه های خدا بود. روزی که دوبار رها به آغوشم برگشت. دختر گلم عاشقتم. خیلی به م وابسته شدی و این دوری، دل های من و تو را به هم نزدیکتر کرده. دوستت دارم و برات آرزوی بهترین ها را دارم. بهت اسمت را یاد دادم میگم اسمت چیه نازمیکنی میگی رَ خانوم. عاشقتم رَ خانوم
7 ارديبهشت 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل ما می باشد