رهارها، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره

گل ما

162 روزگي رها

سلام نازنين رهايم دختر گلم كه گرماي خانه ي مايي سلام.. نازنين من كه شيطنت هايت دل از من و بابايي و هر كه دوستت دارد مي برد سلام. خوابيده اي و من اينجام تا  از تو بنويسم. ديگر طاقباز ماندن ت مشكل است. فرز شده اي در دمر شدن. يا طاقباز كه هستي كمرت را مي آوري بالا كه برم داريد؛ كه نميخواهم روي زمين باشم. ديگر نميشود تو را در كرير گذاشت و كنارت نبود. اگر دلت نخواهد در كرير نمي ماني. خودت را انگار كه به زمان و زمين بزني هي بالا و پايين ميكني و تكان ميدهي. دمر كه ميشوي دست مياندازي به هرچه پيش روي توست. كمي هم به صورت دمر ميچرخي. البته هنوز خيلي نيست. شايد حدود 10 درجه. توي دلم كه هستي يهو سرت را ميآوري بالا و انگاري كه پيدايم كرده باشي، نگ...
18 آبان 1391

مشهدي رها

دختر گلم سلام اين مدت خيلي اتفاق ها افتاده. از دمرشدن ت در 119 روزگي گرفته تا سفر به مشهد(8- 14 مهر) و زدن واكسن 4 ماهگي البته در 15 مهر و خوش خنده شدن تو خانم گل.  وقتی مي نشانم ت تكيه كه با بالش داري نمي افتي. روي زمين كه هستي سر و كمرت را هي بالا  و پايين ميكني. سخنراني هايت خيلي جالب شده. اخر حرف زدن هايت ديگر خسته كه ميشوي لجت ميگير و يكجور خاصي  جيغ ميكشي. انگار ناراضي باشي كه چرا حرف زدن ت مثل ما نيست يا چرا ما مثل تو حرف نمي زنيم. فكر كنم زبانت زود وا شود. همه اين را ميگويند. اسمت را ميشناسي. دوربين را هم كه خيلي وقت است ميشناسي. گاهي انگاري كه ژست بگيري. خيلي خوب توجه ميكني. انگار كه ارزيابي كني موقعيت را. خنده ي زو...
25 مهر 1391

رها 110 روزه شده

سلام دلبندم. سلام رها. سلام هديه ي خداوندي دختر گلم تو در خواب نازي و من اينجا بيدارم تا وقت بگذرانم و كمي كه از ساعت خوابت گذشت بيايم  در كنار تو نازنينم شيرت بدهم. ميداني كه خانم گل من؟ براي شير خوردن بيدار نمي شوي... يكشنبه شب با باباي گل خانه مان رفتيم دكتر. وزنت با لباس 5.900 بود در 109 روزگي. دكتر برايت آزمايش نوشت.  فداي تو نازگلم بشوم. قدت هم 61 و دورسرت هم 42. انشااله هميشه سالم باشي و دل مامان و بابا را خوشحال كني. ناشكري نميكنم بگويم رشدت كم است يا واي چرا وزن گيري يت خوب نيست.  خدا را شكر. همين كه سالم باشي موهبتي است..  مامان جان درهم نويسي يم را ببخش.  چندوقتي است سر ميخوري پايين . يعني تو را خواب...
29 شهريور 1391

رها خانم سه ماهه شد

سلام رها خانمم عزیز دل مامان تقریبا دوازده ساعت میشه که تو نازگلم سه ماهه شدی.  خیلی هم ناز و مهربان و خوردنی تشریف داری مامان جان. البته اگه سرحال باشی و گریه زاری در نیاری. که خدا را شکر این دو روز حالت بهتر بوده و خوب خوابیدی و خوب خندیدی و خوب خوردی. چهارشنبه جغجغه ات را که دادم دستت خیلی قشنگ گرفتی. یعنی خودت انگشتای نازت را بدون کمک مامانی، دور جغجغه ت محکم کردی . فدای تو بشه مامان   وای مامان. گریه م میگیره حالا. عکسای این یک ماه اخیر را از روی موبایل اومدم منتقل کنم روی کامپیوتر،  هنگ کرد. من هم عکسا رو کات کرده بود از روی رم گوشی، و... میتونی حدس بزنی چی شد. عکس و فیلم های این یک ماه ت از بین رفت. البته یه چ...
20 شهريور 1391

درد دل مادرانه

نازگل مامان سلام دختر گلم مامان بمیره واست که برفک دهانت هنوز خوب نشده. یعنی خوب میشه ها اما دوباره سر و کله ش پیدا میشه... هرکی دیگه هم که جای تو باشه با این دهن نمیتونه چیزی بخوره دیگه تو که نازدار خانومی... وای مامانی... دهنت که اینجوری بود بیشتر برات میدوشیدم مبادا گرسنه بمونی نازنینم... اخه مک زدن برات سخت بود.. اما نمیدونستم دیگه سینه م را نمیگیری.. این چندوقت روزا سینه موئ نمیگرفتی و فقط شبا می می میخوردی... این دو روزه عزمم را جزم کردم که دیگه با شیشه بهت ندم، چه شیر خودم و چه شیر کمکی... اما .. کی میتونه نگاه تو را ببینه و تسلیم نشه؟ کی میتونه گریه های تو را ببینه که انگاری داری التماس کنی و مقاومت کنه؟  خدا را شکر امروز و ام...
7 شهريور 1391

چشم و چراغ خانه‌ي ما

سلام دختر گلم من فداي نگاه هايت، خنده‌هاي بي‌دندانت، فداي دمر شدن و چرخش‌هاي نود درجه‌اي‌يت، فداي لحظه‌اي كه با خنده تلاش ميكني و پاهاي كوچكت را بالا مي‌بري و از سويي به سوي ديگر مي‌شوي، فداي سرگرفتن نصف و نيمه‌ات- بالا نگاه داشتن سرت وچرخاندن گهگاه ش به اينور و آنور- ، وقت‌هايي كه تو را در آغوش دارم و سر كوچكت را بر روي شانه‌ام تكان مي‌دهي، خنده‌هاي گاه صدادار از ته دلت، گريه كردن‌ت ‌حتي، لب ورچيدن و ناله كردن‌هايت، من فداي آن وقتي كه با چشمان نيمه باز -گاه يكي نيمه باز و يكي بسته - به خواب خرگوشي مي‌روي، فداي آن وقتي كه به هيچ روشي نميخوابي و وقتي بر روي...
24 مرداد 1391

به دنيا آمدن رها

سلام دختر گل 26 روزه ام تو در آغوش من آرميده اي و من لبريزم از دوست داشتن تو. اين احساس  كه تو از وجود مني و در وجد من باليده اي شگفت انگيز است. خدا را شكر كه تو نازنينم به زندگي ما آمدي... من و بابايي عاشق تو دلبندمان هستيم.  امروز ميخواهم تعدادي از عكس هايت را بگذارم. انشالله سر فرصت عكس هاي سيموني يت را هم ميگذارم..   ببين چقدر ناز خوابيده اي اينجا داري الله اكبر ميگويي اينجا شيرت را خورده اي و دست روي دست به خواب رفته‌اي ببين چطور نگاه ميكند دخترك يك روزه ام. ماشالله   رهاي گل ما در حال خواب ناز يك روزگي اين هم از موهاي دخترك مان. اين عكس دو روزگي رها خانم است رها خانم دو ر...
19 تير 1391

40 روزگي رها

سلام دخترکم امروز ٤٠ روز میشود که تو در کنار مایی. و من مادری لبریز از عشق و سرشار از نگرانی برای تو دلبندم. دلم میخواهد تو خوب باشی، همه چيز خوب باشد و خداوند تو نازنینم را به خوبی خودش به ما ببخشد.. از یک ماهگی یت بنا کرده ای به لبخند زدن و اشک ریختن. درست روز ١٠ تیرماه بود وقتی شروع به حرف زدن با تو کردم، درچشمان من خندیدی؛ آن هم وقتی که خواب خرگوشی نبودی.. و درست همان روز میان گریه ها و بی تابی هایت بود که اشک چشمان معصومت را خیس کرد... البته خندیدن ت هنوز برای من است نه کس دیگر.. جایی خواندم نوزاد با نگاه کردن به مادر، به خصوص هنگام شیر خوردن، محبت ش به مادر را ابراز می کند و من چه از نگاه های مستقیم تو و ابراز محبت اينچنيني يت لذ...
19 تير 1391

اطلاعيه

رها دختر گل ما چهارشنبه 10 خرداد ساعت 12:10ظهر به دنيا آمد. دخترم خدا را شكر كه در صحت و سلامتي به دنيا آمدي. اميدوارم زندگي هميشه به تو دلبندم روي خوش نشان بدهد. ازخدا ميخواهم كه به من و پدرت كمك كند كه بتوانيم به خوبي از تو مراقبت كنيم و زندگي خوب و آرامي برايت مهيا سازيم. بي نهايت دوستت دارم و دلم ميخواهد قوي و محكم بار بيايي و البته مهربان... پ ن: سرفرصت عكس هايت را ميگذارم.   با عشقي بي پايان
25 خرداد 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به گل ما می باشد